اختیارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام تیار، اراده، تصمیم، مشیت، خواست، کار داوطلبانه، تلاش عمد، نیت، قصد، ارادۀ آهنین، عزم ازپیش تعیینشدگی، دستور، میل(اشتیاق) آمادگی تصمیمگ
مذکرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نر، مرد، آقا، رجل، جنس خشن، ذکر، ذکور، مردک، آغا، پیرمرد شوهر، شوی، زوج، همسر برادر، داداش، اخوی پدر، ابوی، ناپدری، پدرخوانده، پدربزرگ، عمو، دای
اقوامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ن، خویشاوندان، وابستگان، نزدیکان، اطرافیان، منسوبین، قوم و خویش، خویش، کس و کار، پیوندان، فامیل، فکوفامیل، متعلقان، متعلقین، اقارب، اقربا، الاقرب
اختیارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام تیار، اراده، تصمیم، مشیت، خواست، کار داوطلبانه، تلاش عمد، نیت، قصد، ارادۀ آهنین، عزم ازپیش تعیینشدگی، دستور، میل(اشتیاق) آمادگی تصمیمگ