نادرستی اخلاقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ستی اخلاقی، فقدان خلوص، کتمان بهانه ایهام، دررفتن، دورویی چاپلوسی تجسم غیرواقعی فسق، شرارت
فضایل اخلاقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ی، محسنات، مناقب، اخلاقیات، خصایل پسندیده، لیاقت، انسانیت، وارستگی، انصاف، بیطرفی شرف، وجدان
رفتارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه کردار، سلوک، منش، اخلاق، روش، مسلک، مشی، هنجار، شیوۀ عمل، راهوروش، عمل پُز، ظاهر منظر، منظره لحن، ندا حرکت، حرکات بدن، زبان ایما و اشاره،
خلطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود مشرب، خلق، خو، خلق و خوی، حال، احساسات، عواطف، خوی خصوصیت اخلاقی، گرایش خصوصیت فردی، صفت، عادت، خصوصیات
اقوامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ن، خویشاوندان، وابستگان، نزدیکان، اطرافیان، منسوبین، قوم و خویش، خویش، کس و کار، پیوندان، فامیل، فکوفامیل، متعلقان، متعلقین، اقارب، اقربا، الاقرب
دفع بدنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت دنی، تراوش، ادرار، تخلیۀروده استفراغ، تهوع، دلآشوبی، اُق(عُق)، قی، انقلاب، حالت دلبههمخوردگی و استفراغ آروغ، بادگلو سکسکه، عطسه، سرفه، آب دهان،
نادرستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ستی، تقلب، بدجنسی، پستی، ناراستی، بیوجدانی، فساد، تباهی، ناحق فساد اخلاقی، رذالت، رذیلت، پستفطرتی، فرومایگی، دنائت، خباثت، فرومایگی، دنائت، شر