احساس ایجاد کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اد کردن، به‌هوش آوردن، بیدار کردن، آشفتن، درد آوردن، تحریک کردن، انگیختن، تهییج کردن
احساسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ] احساس، تجربه، خوی ادراک، حساسیت فیزیکی غرایز، احساسات، عواطف، عاطفه احساس واقعی، صمیمیت، راستگویی انگیزه، خودجوشی شم، غریزه واکنش، تأثیر، پاس
احساسات گرمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ات گرم، صمیمیت، احساساتقلبی، تأثر شوروشوق، بی‌صبری، ناشکیبایی، مالیخولیا شوق، اشتیاق، غیرت، هواخواهی، حدت، حرارت، آتش، غلیان، تعصب وجد، بیهوشی،
احساس کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام ساس کردن، احساسات داشتن، تأثیر پذیرفتن، به‌دل گرفتن، حساس بودن، تجربه کردن، دریافتن
آفرینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات آفرین، احسنت، بارک‌الله، ای‌والله، مریزاد، دست مریزاد، مرحبا، دمت گرم، دست‌خوش، ماشاءالله هورا، خوشا، ناز دهن ِ(نطق، نَفَس) کسی، براوو، باغت آبا
اعلافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام تثنایی، استثنا، ممتاز، درجه‌یک، تَرازاول، تک، بی‌همتا، خیلی عالی، غایتِ خوبی، احسن، عالیه باشکوه، مجلل، سلطنتی، افسانه‌ای تابناک، مشعشع
نظرموافقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال تأیید، تصدیق، موافقت بانظر، تصویب، توشیح، موافقت، پذیرش، قبولی، قبول، انعطاف، انتقادپذیری، اذعان، اقرار رضایت ◄ تأیید امضا، صحه سازش اعلام
موافقمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال له] موافقم! هوم، آهان، آها، آهاه، باشد اعلام موافقت: بلی، آری، اِ، آره، آمین، آفرین، احسنت، الله
و [شبه جمله] مرسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی شبه جمله] مرسی، متشکرم، سپاس، تشکر، ممنونم، سپاسگزارم، قربان دستت، قربانت آفرین، احسنت، مرحبا شُکر! خدا را شکر، بحمدالله