انبیافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب یا، اولیا صدیقان، شهیدان، خاصگان اندر اخص فرستادۀ حق، صاحب وحی، شیخ طبیب غیبی طبقات اولیا: ابدال، اوتاد، اخیار، ابرار اوج قلۀ تکامل انسانی
خارجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ی، بیگانه، اجنبی، فرنگی، تبعۀ خارجه، ناشناس، غیر، غریبه، غریب، غربتی، آواره، پناهنده، کوچکننده بیگانگان، اغیار، اجانب، اَتباع خارجه(بیگانه، خارجی)،
کوچکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ده، مهاجر، آواره، سرگردان، پناهنده، جنگزده ولگرد، شخصتنبل اجنبی، بیگانه، خارجی فراری، آدم گریزپای گدا، آدم فقیر ایل، عشایر، اهالی بومی ایلیاتی، کوچ
دشمنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی دشمن، خصم، عدو، اپوزیسیون، اجنبی، حریف، رقیب شخصمبارز، رزمنده اضداد، ضد مخالف، معارض، دشمن▼
دشمنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی م، مخالف، معارض، مخاصم، مدعی، معاند، مغرض، اپوزیسیون، اجنبی، بیگانه، سرکش، بیمیل، مخالف، متضاد، رنجیده مبغوض
عامل آزمایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ، میزان، معیار، استاندارد، ملاک، ، عیار، محک، مُعَرف، اندیکاتور مترولوژی، واحد شمارش ◄ واحد وسیلۀ اندازهگیری، وسیلۀ سنجش، ابزارسنجش