درحالیکهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان یکه، در اثنایِ، ظرفِ، درحالِ، در حینِ، هنگامِ، ضمنِ، وسطِ کاری، درخلالِ، دربین درزمان معین، بهنوبت، الیالابد، همچنان
زمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] زمان، وقت، مدت عرض، اثنا، حین▼ زمان انجام کاری: هنگام، موقع، فرصت زمان معین: عصر، موسم، زمانه، فصل، ترم، ثلث، دوره وقت دقیق، ساعت دقیق گذشت زمان،
سوء هاضمهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی وع، استفراغ، نفخ، ترشا، زخم معده، ورم روده، کولیت، زخم اثناعشر، یبوست، ناروانی، مسمومیت غذایی
مذهب اکثریتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب کثریت، مذهب اصلی، شیعه، شیعۀ اثناعشری، سنی کاتولیک، پروتستان، ارتدوکس کلیسا سایر فرقهها و مذاهب فرعی ◄ فرقه پیرو فرقههای مذهبی مختلف ◄ آدم دیندار
معدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام شکم، دل، خیک بطن دستگاه گوارش: امعا، امعاواحشا، دهان، حلق، مری، بابالمعده، اسفنکتر، کیسۀصفرا، اثناعشر، طحال، رودۀ کوچک، رودۀ بزرگ، آپاندیس، مق