اثاثۀ منزلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نزل، اثاث، اثاثیه، مبلمان، اسباب، سامان میزنهارخوری، میز، کاناپه، صندلی، بوفه، تختخواب
منتشر شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط شدن، معروف شدن، زبانزدشدن، مقاله چاپ کردن پیچیدن، شایع شدن، اشاعه یافتن زیر چاپ رفتن، چاپ اثریتمام شدن، از (زیر) چاپ درآمدن
مصلحت نبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی لحت نبودن، درست نبودن، شرایطاقتضا نکردن، صحیح نبودن، اثری نداشتن، کمکی نکردن، بیفایده بودن ضرر زدن، بدی کردن، گرفتارکردن، بهدردسر انداختن،
تباه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ردن، ازمیان بردن، به(بر)باد دادن، خراب کردن، ازبین بردن، ضایع کردن، به هدر دادن، باطل کردن، بی اثرکردن، ملغی کردن، برداشتن نابودکردن، ازصفحۀ روزگار
دکورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه میزانسن، صحنهآرایی، دکوراسیون، نورپردازی صحنه، اکران، سن پشت صحنه پرده، اثاثیه صحنه، دکور جای سوفلور گریم، لباس نورپر