غیرقابل اتکافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ل اتکا، غیرقابل اعتماد، نامطمئن▼، همواره متغیر، بیثبات اشتباهی، غلط، مشکوک شکدار [درمورد انسان:] نادرست، خیانتکار، خائن ول، دمدمی، نامصمم
تابع بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ل] تابع بودن، تبعۀ کشوری بودن مطیع بودن، افسار کسی بهدست دیگری بودن لبیک گفتن، اطاعت کردن اتکا کردن کهتر بودن
غیرقابل اتکافرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ل اتکا، غیرقابل اعتماد، نامطمئن▼، همواره متغیر، بیثبات اشتباهی، غلط، مشکوک شکدار [درمورد انسان:] نادرست، خیانتکار، خائن ول، دمدمی، نامصمم
عدم اطمینانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال طمینان، عدم اتکا، جایزالخطا بودن، خطا بیاعتباری نامیزانی ناباوری
باورکردنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال نی، احتمالدادنی، قابل قبول، معقول، منطقی، ممکن قابل اتکا، امین، معتمد