اتمامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل ، تکمیل، انجام، حصول، وصال، ایفا، اجرا▼، استیفا، اختتام، کفایت دستاورد، نتیجه، معلول حلقۀ مفقوده، ضربۀ آخر، حدّ آمادگی، کمال قلّه، راس، انتها ع
ناتمامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل اتمام، انجام نیافته، معلق، بلاتکلیف، نشده، ناکرده نپخته، نیمپز، نرسیده، کال، نارس تکهتکه، نیمهکاره، جزئی، تکمیلنشده نیمهتمام، پرداختنشده،
پایانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ایان، خاتمه، انجام، انقضا، ختم، اتمام نتیجه، معلول توقف انجام کار، پیامد آخر▼، انتها▼، سرانجام، عاقبت، فرجام، نتیجه، آخروعاقبت، غروب، غایت اختتام، کا
اختتامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم تام، بهپایانرساندن وصال، ورود، حصول، انجام، اتمام، موفقیت انقضا، انقراض، بهپایان رسیدن
مصمم بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ودن، عزم کردن، ارادهکردن، برآن شدن، برآن بودن، تصمیمگرفتن، اتمام حجت کردن، اراده داشتن، قصد کردن، پایان دادن، انجامدادن رأی دادن تأکید ک
اقامهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب اقامۀ نماز، ادا، اقتدا، موعظه، آموزش نماز جماعت، امامت، پیشنمازی، اتمام