آتشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ش، شعله، گلآتش، الو، لهیب، حریق، آتشسوزی، اشتعال، احتراق زبانۀ آتش هیزم، سوخت، تنور، کوره، بخاری آذر، جرقه، شراره، اخگر، صاعقه آتشکده کوه آتشفش
آتش گرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی رفتن، سوختن، الو گرفتن (کردن)، گُر گرفتن (زدن) مشتعل شدن، اشتعال یافتن، اشتعال داشتن، شعلهور شدن، شعلهور بودن، شعله (گرازه) کشیدن (زدن)
آتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان آتی، آینده، بعدی، آتیه مقرر، طبق برنامه، منتظره، موعود، مقدر، ازپیش تعیینشده، جبری قریبالوقوع، درراه، درشرف (وقوع) نزدیک، احتمالی، بالقوه، ممکن، م
ارتشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) کر، سپاه، جیش، عسکر، قوا، افواج سازمان ارتش: ستادمشترک، فرماندهی، نیرو، عملیات، دژبان، پشتیبانی، اردنانس، عقیدتی-سیاسی، اطلاعات
شخص بیاهمیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یت، بیکاره، طفیلی، مردپوشالی، کهتر، مرئوس، نوچه، نوکر، پادو انگل، پارازیت، سربار ◄ شخص تنبل
غیرکافیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی غیرکافی، ناکافی، نامکفی، نامناسب بیکفایت، نالایق، ناکارآمد، ناشی
عدماستفادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی استفاده، وقفه، تعلیق، دستکشیدن، تعطیل، سکون، رکود، بیکاری، عدم فعالیت امساک، پرهیز، اجتناب پسانداز، ذخیره، انبار عدم استعمال، متروکی، نابابی
سعی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، کوشیدن، اهتمامکردن، مجاهدت کردن، همت کردن، بالا رفتن و پایین آمدن، جدوجهد کردن حداکثر سعی خودرا کردن، زور خودرا زدن، تلاشکردن سعی خودرا کرد
مُسریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی دار، ساری، ویروسی، میکروبی، عفونی، باکتریایی، واگیر، همهگیر، اپیدمیک، پاندمیک آمیزشی