اتمسفرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ر، جَوّ، کرۀ هوا، آسمان فشار جوی، فشار هوا اثر (پدیدۀ) گلخانهای (گرمخانهای)، گازهایگلخانهای، دیاکسید کربن برونجَو، اگزوسفر، استراتوسفر،
آتشبازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی آفتابمهتاب، ترقه، نارنجک، فشفشه، کوزه، سیگارت، دینامیت زرنیخ، باروت، اکلیل سرنج، مواد منفجره
اتحادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت پیوستگی، بههمپیوستگی، اتصال▼، الحاق، پیوند، تقارب، همپوشی، مجاورت، تماس، لمس، اجتماع وابستگی، انسجام یکپارچگی، تراکم ائتلاف، تعاون، یگانگی، همکاری
اتصالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت اق، انضمام، الصاق، وصل، جوشکاری، وصل کردن، بههم پیوندزدن، اجتماع ترکیب بافت صحافی، چاپ، دوخت، وصله، درزگرفتن، رفو، دوزندگی، خیاط پیوست، جمع فروکنش
آتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان آتی، آینده، بعدی، آتیه مقرر، طبق برنامه، منتظره، موعود، مقدر، ازپیش تعیینشده، جبری قریبالوقوع، درراه، درشرف (وقوع) نزدیک، احتمالی، بالقوه، ممکن، م
اتحادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت پیوستگی، بههمپیوستگی، اتصال▼، الحاق، پیوند، تقارب، همپوشی، مجاورت، تماس، لمس، اجتماع وابستگی، انسجام یکپارچگی، تراکم ائتلاف، تعاون، یگانگی، همکاری
اتصالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت اق، انضمام، الصاق، وصل، جوشکاری، وصل کردن، بههم پیوندزدن، اجتماع ترکیب بافت صحافی، چاپ، دوخت، وصله، درزگرفتن، رفو، دوزندگی، خیاط پیوست، جمع فروکنش
آتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان آتی، آینده، بعدی، آتیه مقرر، طبق برنامه، منتظره، موعود، مقدر، ازپیش تعیینشده، جبری قریبالوقوع، درراه، درشرف (وقوع) نزدیک، احتمالی، بالقوه، ممکن، م
اتفاقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] اتفاقی، راندوم، شانسی تصادفی کاتورهای، بیدلیل، بیسبب▼ نامعین، توضیحناپذیر، جبری ناگهانی، ناآگاه آماری
اتاق (اطاق)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام طاق)، حجره، غرفه، دفتر، سالن، هال اتاق خواب، حجله، خوابگاه، شبستان کابین، اتاق فرمان، کاکپیت اتاق استراحت اتاق پذیرایی، اتاق نشیمن، میهمانخانه،