کمترفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت متر، اقل، کم، ناچیز، ناقابل، کوچک نازل، پایینقیمت، کاهشیافته، کوچکشده، منقبض کمترین، حداقل، اسفل، پایینترین
پایینترینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد پایینترین، زیرین، پایینی، تحتانی، پایین مینیمم، حداقل، اقل ◄ کمتر اسفلالسافلین ریشهای، بنیادی خوابیده زیرزمینی، تحتالارضی نگاهدارنده