ژیمناستیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ک، آکروباسی، آکروبات، بارفیکس، پارالل، حلقه، خرک پشتک، وارو، بالانس، بیرق، پاباز، پرچم، پُل، تاب، آغوشقا، آفتاب
ظاهریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ] ظاهری، آشکار، صوری خارجی، بیرونی قابل رؤیت، علنی، ظاهر، مرئی، پیدا، آشکار قشری، سطحی ◄ کمعمق خوشنما گولزننده، فریبنده نمایشی، آکروبات، عاری
دراماتیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] دراماتیک، تراژیک، نمایشی کمیک، بامزه، خنده دار، مضحک، میمیک لیریک، ملودراماتیک، رُمانتیک، سانتیمانتال موج نو، آوانگ
دل ربودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ق انگیختن، بذرمحبت پاشیدن، عاشق خود کردن، میل ایجاد کردن، برافروختن، به هیجان آوردن، جادوگری کردن، جذب کردن، انگیختن، نوازش کردن طنازی ک