وسیلۀ برقیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یلۀ برقی هویه، آلترناتور، استارت، استپ، پُل، کلید (برق)، رله، [◄بازکننده 263]، مقره، آداپتور، یکسوکننده، آمپرمتر، آمپرسنج، احساسگر، آکومولاتور، خ
وسیلۀ اندازهگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ۀ اندازهگیری، دماسنج، میزانالحراره سرعتسنج، کیلومترشمار، مسافتسنج، عمقسنج زلزلهنگار مترونوم، ساعت الکلسنج آمپرمتر، آمپرسنج، ا
ستارهشناسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام هشناسی، اخترشناسی، علم نجوم رصدخانه تلسکوپ منجم، ستارهشناس رصد، اسطرلاب، اختلاف منظر، پارالاکس اخترفیزیک، اخترسنجی، اخترنگاری
ظاهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اهر، نمود، جلوه، صورتظاهر، پدیده، عارضه ظاهر بیرونی، برونه، بدنه، بیرون ظواهر، ظاهرقضیه، صورت، اثر، امپرسیون، ادراک مثل، مثال، وجه، شکل ظهور، وق
نقاشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اشی، صورتگری، نگارگری، پیکرنگاری، نقاشی کردن، هنر گرافیک، هنر تجسمی رنگآمیزی، رنگرزی مصورسازی طراحی، رسم، ترسیم امپرس