ارزشمندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ، قیمتی، نفیس، فاخر، سلطنتی، نادر، گرانمایه، ارزنده، نازنین، باارزش، بهادار، پُرمایه، مغتنم، پرارزش، مرغوب [عمل و صفات انسانی:] ارزنده
عفوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی بخشش، بخشایش، جوانمردی، آمرزش، مغفرت، ارفاق، پوزش، تبرئه، حمایت، ترحم، دلسوزی، همدردی، صبر احسان، دهش گذشت، چشمپوشی، اغماض بخشودگی، غفر
کفاره دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ادن، نماز خواندن، روزهگرفتن، نذری دادن، قربانی کردن، مجازات شدن حلالیت طلبیدن، آمرزش خواستن▲ استخوان سبک کردن، توبه کردن اعتراف کردن، اقرارکردن
دلجوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات یی، استمالت، جلب رضایت، تحبیب، تسکین خاطر، جبران مافات، طلب عفو، طلب بخشایش، استرحام عذرخواهی، پوزش، معذرت، معذرتخواهی، اعتذار، استغفار جبران،
دلجویی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ] دلجویی کردن، جبران کردن، خسارتپرداختن عذرخواهی کردن، معذرت خواستن، پوزش خواستن (طلبیدن)، رضایت طرف را جلب کردن فرونشاندن، صلح کردن، اعاده کردن