غیرماهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه ه [کارگر]، نامجرب، بیتجربه، تازهکار، آماتور، مبتدی، صفرکیلومتر، ابجدخوان، خام، بیگناه
لاییکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب یک، غیرروحانی، بیعمامه، کلاهی، مکلا، دنیوی، مسجدرو، راشد برادران، اخوان، جناحی غیرحرفهای، آماتور، سیویل، غیرماهر
فرد مکانیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ک، اپراتور، مکانیسین، تکنیسین، صنعتگر، مهندس، استادکار، مکانیک لولهکش، جوشکار، مونتاژکار، آهنگر، کانالساز، برقکار، آرماتوربند، آپاراتی، آپ