آلت تناسلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ی، آلت، اسافل اعضا، پایینتنه، عورت، شرمگاه، عورتین، دستگاه تولید مثل قبلودبر رَحِم، زهدان، بطن، بچهدان، واژن، اوول، تخمک، نطفه بیضه، خایه، تخم،
الفبا: الف ب پ ت ث ج ...فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ا: الف ب پ ت ث ج ...، ابجد هوز حطی ...، آلفا بتا گاما دلتا ... آ، آی با کلاه، ...
آلیاژفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت دۀ مُرکب، آمیزه، اکسیر، ترکیب فلزات، مخلوط، معجون، ملغمه برنج، برنز، فولاد [◄ چیز سخت 326]، چدن، مفرغ، مسوار
الگوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ل، نمونه، سرمشق، عبرت، مثال، مثل سابقه، پیشینه، رویه، رفتار، رویۀقضایی، فریضه مورد، اُفته، شاهد، مصداق، تجلی، تضمن قالب، شکل، مسطوره راهنما، هدی للمت
الگو بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم بودن، نشان دادن، راهنمابودن، راه صحیح را نشان دادن پیشتازبودن، نمونه بودن، سرمشق بودن تمثیلکردن، توضیح دادن، مثال گفتن ازکسی نقلقول شدن، ذکر شدن، اقت
بدن انسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، تن، پیکر، آغوش، ارگانیسم، هیکل، قواره، اندام، قدوقواره، بالا، قدوبالا، قدوقامت جان، روح کالبدشناسی، علوم پزشکی، اندام، ماهیچه، مفصل، عضله قامت
پنجرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل روزنه، شبکه، دهانه، آستانه، درگاه دَر، دروازه، باب، مدخل، مخرج، گذرگاه، دهن، دهان، خروجی، ورودی، دریچه، باجه، اُرسی اجزای در و پنجره: چهارچوب، لت، ل
آبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ب، ماء، آب آشامیدنی، آب معدنی، آب نمک، محلول آب آشدوزو جریان آب، سیل، باران، چشمه، قنات، آبشار اَشکال آب، یخ، برف دریا، اقیانوس، دریاچه، رودخ
مراقبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ت، مواظبت، نظارت، پرستاری، تیمار، کشیک، نگهبانی، دیدهبانی، محافظت، حفاظت تفقد، التفات، توجه، حمایت غمخواری، گوشۀچشم، نگرانی مباشرت
آشغالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ت، خاکروبه، زباله، تفاله، دورریز، پسماند، نخاله، دُرد، باقیمانده، کثافت آخال، آلوآشغال، آتوآشغال آشغالدان، آشغالدانی، زبالهدان آهنقراض