باتلاق (باطلاق)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی اق (باطلاق)، مرداب، تالاب، برکه، مانداب، لجنزار، ریگ روان، منجلاب، گِل آبگند، آب ایستاده، آب مرده، آب راکد، آب فاضلآب ◄ گنداب راهآب، دریاچ
اتصالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت اق، انضمام، الصاق، وصل، جوشکاری، وصل کردن، بههم پیوندزدن، اجتماع ترکیب بافت صحافی، چاپ، دوخت، وصله، درزگرفتن، رفو، دوزندگی، خیاط پیوست، جمع فروکنش
درحال اتفاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر اق، درجریان، ضمنی، دردستور جلسه، دردست اقدام، درحال انجام، دردست تهیه، طبق برنامه اتفاقی، تصادفی، غیرمترقبه، گاهوبیگاه، بستهبهمورد جاری، معاصر،
احتراقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی اق، اشتعال، شعلهوری سوخت آتشسوزی، حریق، آتش التهاب کوتر آتشزنه، آتشگیره، چخماق
خلاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق اق، آفریننده، مبتکر، مخترع، مُوَلّد، نواندیش، نوآور خیالباف، خیالاتی، متوهم، افسانهپرداز، متصور، تصورکننده خلاقانه، ابتکاری