خشکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی بایر، لم‌یزرع، برهوت، بی‌آب‌وعلف، کم‌آب، بی‌باران، آفتابی، سوخته، آفتاب‌سوخته پلاسیده، پژمرده، چروکیده، منقبض نم‌گیر
خورشیدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام هر، آفتاب، شمس، ضیاء، خور، میترا، هور لکۀ خورشیدی قرص خورشید خورشیدگرفتگی، آفتاب‌گرفتگی، کسوف ◄ تیره‌سازی چشمۀ آفتاب، جام سحر، آفتاب عالمتاب، خس
گرم کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی رم کردن، آفتاب دادن، تابیدن، خشک کردن، کباب کردن، پختن ذوبکردن، مایع کردن گداختن، سرخکردن، داغ کردن، تفته کردن، تفت دادن، برشته کردن جوشاندن
عفیففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات پاکدامن، باعفاف، آفتاب مهتاب ندیده، منزه، معصوم، بیگناه، پارسا، پرهیزگار، ممسک، معتدل فروتن، شریف، پرهیزگار محجوب، محجبه، ساده‌پوش طاهر، نزیه، ت