اسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، بدخش، مادیان، خنگ، مرکب، بارگی، خیل رخش اسب جوان، کره انواع اسب: جنگی، بارکش، خراس، اخته نژاد اسب: عرب، کرد، عرب کرد، ترکمن، عرب ترکمن، چناران، سی
[اسم] پاکدامنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات امنی، عفت، عفاف، پاکی، عصمت، معصومیت، بیگناهی، اخلاص، پرهیزگاری، فروتنی امساک، اعتدال خلوص، صافی، قاطینداشتن، سادگی تمیزی، پاکی، طهارت، پاکیزگی
[اسم] دوگانگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد وگانگی، تثنیه، شرک، دوجنبهبودن، توأمانی، دوتایی بودن، تقارن دو، جفت، دولو دوقلو، عدیل، جفت، لنگه، زوج، همسر بیت، مثنوی همزاد قرینه، مانند، مثل، عکس،
حروف اول اسمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اول اسم، مخفف، نمادگذاری، اختصار
اسم بیمسمافرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] اسم بیمسما، نام غلط، غلط دستوری نوم دوپلوم، نام مستعار، نام اسم بیرسم، اسم بدنامی
اسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، بدخش، مادیان، خنگ، مرکب، بارگی، خیل رخش اسب جوان، کره انواع اسب: جنگی، بارکش، خراس، اخته نژاد اسب: عرب، کرد، عرب کرد، ترکمن، عرب ترکمن، چناران، سی
فرد برترفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت رتر، آیت، اتوریته، بهترین نوع خود عزیز سرور، فرد مهم نجبا، بزرگ، رئیس، مدیر، پیشوا، رهبر اسوه، نمونۀ کمال شخص کارشناس، متخصص قهرمان، برنده، پیروز
اختصارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ار، ایجاز، تلخیص کوتهنویسی، مخفف کردن مخفف، کوتهنوشت، کوتهنگاشت، جمعبندی حروف اول اسم، مخَلّص
بهکنایه گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ایه گفتن، اشاره داشتن، اشارهکردن، ایماواشاره کردن پیشنهادکردن، خبر دادن، دلالت کردن
بزرگراه اطلاعاتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اه اطلاعاتی، اینترنت، شبکۀ جهانی، شاهراه اطلاعاتی دفترجهانی، وبسایت