آزاردهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اذیتکننده، پردردسر، پرزحمت، دردآور، کسل کننده، سنگین، نومیدکننده، مایوس کننده آتشین، جانسوز، رنجآور، جانگداز، دلآزار اعصابخردکن، مزاحم
) اجردهندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اجردهنده، تلافیکننده، پاداشدهنده، سخاوتآمیز، نظر بلند سودآور دارای ثواب، ثوابدار
ناراحتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اراحت، آزرده، زخمی، ریش، ناسور، دردناک ناخوش، نالان، متألم، مدمغ، معذب، بیمار غمگین، متأسف رنجور، اذیتشده، متأذی، معذب، بیتاب، کلافه، رنجی
دردناکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی عضو دردناک]، ناراحت، آزرده، آسیبدیده، دچار، پردرد، مجروح [شخص درددیده]، شکنجهشده، متأذی، ناراحت، محنتکش، جانباز، دچار رنج و سختی، دچار، دردمن
ناراضیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی راضی، شاکی، آزرده خاطر، آزرده، غرغرو، منتقد، آدم گله گزار گدا اهل جدل، اهل جروبحث
رنجورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی لم، درعذاب، معذب، دررنج، متألم، آزرده، ناشاد، بلاکش، ملول، دلتنگ، بیدماغ، پژمرده، غصهدار، پریشان، تلخکام غمگین▼، ناراحت، رنجیده، ترشرو پر
آدم گلهگزارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ر، شاکی، مدعی، مدعیالعموم، ناراضی، آزرده خاطر، آزرده، ناک، بدبین، فضول