آخرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، پایان▲ سرانجام، عاقبت، فرجام، نتیجه، اختتام، کامل بودن اجل، مرگ آخرت، قیامت، محشر ◄ معاد [◄ اصول دین 973]، تقدیر آخرالزمان، آینده
اثر متقابلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت اثر متقابل، تعامل، کنش و واکنش، عمل و عکسالعمل، قطبیت آنتاگونیسم، تضاد، مغایرت، تقابل، ضدیت واکنش، عکسالعمل، اثر معکوس، انعکاس، بازتاب، پاسخ برخور
ابرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ِه، میغ، بخار، سحاب نبولا، سیروس، کومولوس، نیمبوس ابر بهاری، ابر سیاه، پاره ابر، ابر بارنده بُخور آسمان ◄ افلاک ستارۀدنبالهدار جَوّ، اتمسفر
تعجب نکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ] تعجب نکردن، تعجب خود را ظاهرنکردن، بیعاطفه بودن شک کردن، تا آخرش را خواندن، فهمیدن، انتظارداشتن، آرام ماندن
نهایتاًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم تاً، آخرالامر، آخر دست، آخرسر، آخر▲، آخرسری، بالمآل، عاقبتالامر، النهایه بالاخره، آخر، سرانجام، عاقبت، درپایان، درآخر، آخرش اواخر
پایان یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم افتن، آمدن، گذشتن، افتادن، بهپایان رسیدن، بهآخر رسیدن، بهاتمام رسیدن، آخر شدن، منقضی شدن، تمامشدن، باز ایستادن، سپری شدن تمام کردن، مردن