اقرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت اعتراف، اذعان، پذیرش، قبول اقاریر، اعترافات افشا اقرارنامه انتقادپذیری
اقرار کردن (آوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط دن (آوردن،دادن، داشتن)، اعتراف کردن، قبول کردن، پذیرفتن، پذیرا شدن تصدیق کردن زیر بار رفتن
چاقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ه، پروار، قطور، کلفت، ضخیم، [ عریض 205]، درشت، سنگینوزن، تپل، گوشتالو، تپلمپل، چاقوچله، گنده، خیکی، گامبو، چاقالو، متورم، دکل، چهارپهلو، چهارشانه
اقوامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ن، خویشاوندان، وابستگان، نزدیکان، اطرافیان، منسوبین، قوم و خویش، خویش، کس و کار، پیوندان، فامیل، فکوفامیل، متعلقان، متعلقین، اقارب، اقربا، الاقرب