دستوپاچلفتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه فتی، نتراشیده، نخراشیده، ناهنجار، بدترکیب، بیلطافت، بیظرافت، بیذوق
دستوپاچلفتیبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه پاچلفتیبودن، نتراشیده (نخراشیده) بودن، ناهنجار(بدترکیب) بودن، افتضاح کردن
پوستکلفتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام فت، کور، [گرگ] باراندیده، آماده، سخت (سفت)، بیشرم رویینتن