مُرَکّبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت مُرَکّب، ترکیبشده، متحد، یگانه منسجم، متمرکز قائمبهذات، ذاتی مخلوط، آمیخته آمیزشی سنتزشده، مصنوعی، شیمیایی ترکیبی، ساختنی قرین
زور بهکار بردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت کار بردن، تحمیل کردن، مجبورکردن، آوار کسی شدن، برخورد کردن انگیختن سخت گرفتن