ریسندگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد گی، نخریسی، پشمریسی، ابریشمتابی تابنده، ریسنده چرخ نخریسی، دوک، ماسورهپیچ بافندگی
گریستنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ی کردن، گریهکردن، اشک ریختن، شیون کردن، خون گریستن، گریه و زاری کردن، آبغوره گرفتن، اشکش دممشکش بودن، اشکش درآستینش بودن
تئوریسینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق ظریهپرداز، فرضیهنویس، ایدئولوگ، آفریننده، محقق، لاهوتی، فیلسوف، صاحبنظر، برنامهریز متخصص آمار و احتمالات، قمارباز
بهآینده نگریستنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ده نگریستن، جلوتررا دیدن، آیندهنگر بودن، انتظار داشتن، پیشبینی کردن