مربوط بهآبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی بهآب، آبی، آبکی، رقیق، کمرنگ، مرطوب، تَر، نمناک، نمدار، نم، ئیدرو پُرآب، خیس، آبدار، شل، نازک، نرم روان، سیال، مایع هیدراته آبکش
مربوطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ربوطه، مرتبط، مربوط بهموضوع، دربارۀ موضوع، هموند، منطقی ذیربط، ذینفع مناسب، بهجا، دقیق، حسابی، منطبق مهم ماوضعله
مربوط بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ط بودن، مرتبط بودن، ربطداشتن، ارتباط داشتن، بازگشتن، بستگی داشتن، ازعوامل موثر بودن، اثر داشتن، تأثیرداشتن راجع بودن، در بارۀ چیزیبودن، دور زدن، سر
مخلوط شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت دن، آمیختن، آمیزش کردن، ترشح کردن، نشت کردن، نفوذکردن قاطی شدن تکثیر شدن
غیرمخلوطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ناب، سره، صافی، خالص▼، صاف، بیغش، پاک رقیق نشده، تقلیب نشده، همگن مجرد، محض، مطلق اصیل، نجیب