اقدامکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، آغازکننده، اهتمامکننده، پیشنهاددهنده، شرکتکننده (در مزایده یا مناقصه)، نویسنده، مبتکر، آزمایشکننده، جوینده، محقق مصلح، ایدهآلیست، فعال س
اقدامات جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ات جنگی، بسیج، سربازگیری، آمادگی سربازی، خدمت وظیفه، اجباری، خدمت سربازی، ضرورت، احتیاط، اضافهخدمت بیدارباش، آزاد! خبردار! پهل