رابطهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ه، ارتباط، ربط▼، بستگی، وابستگی، نسبت، تناسب، عطف، جهت ملاحظه، التفات، عنایت، توجه علاقه، اهمیت دادن، اهمیت چرخه، سیستم، سازمان ظروف مرتبط ایجاد ار
رابطۀ جنسی ممنوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ممنوع، زنا، خیانت، زنای محصنه، زنای بامحارم، لواط، امردبازی، بچهبازی، همجنسبازی، هموسکسوالیسم
کفش و جورابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اب، جوراب ساقکوتاه، بلند، سهربع، جورابشلواری (شیشهای، رنگپا)، ∼ واریس، ساپورت کفش، پا[ی]پوش، پا[ی]افزار، چکمه، پوتین، نعلین، گیوه، کفش ورزشی، ک
وراج بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ] وراج بودن، پرچانگی کردن، ناشمرده صحبت کردن پچ پچ کردن، محاورهکردن معنی نداشتن، واردجزییات شدن، سخن را بهدرازا کشاند