سوزاندنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی تش زدن، کز دادن، خاکستر کردن، داغ کردن، گداختن، الو زدن، شعلهور کردن، سوختن
زاویهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل گوشه، زاویۀ قائمه(راست)، زاویۀ نیمصفحه، زاویۀ حاده (تند)، زاویۀ منفرجه (باز) کنج، اکناف، حفره نوک، منقار
زاویهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل زاویهدار، مثلثی، خمیده، تاشده، خَمشده نوکتیز، بُرنده، تیز صفات زاویه: متمم، حاده، تند، منفرجه، باز، قائمه، راست سهگوش، چهارگوش