4 مدخل
آشپزی، خوراکپزی، خوالگیری، خورشگری
آشپزی کردن، خوراک پختن، غذا پختن، طبخ کردن
آشپز، خوالیگر، خورشگر، سفرهچی، پزنده
ذاتی، فطری ≠ عارضی، اکتسابی