122 مدخل
پایمردی، تعهد، توسط، شفاعت، وساطت، میانگیری، میانهگیری
وساطت کردن، میانجی شدن، میانگیری کردن، میانهگیری کردن
۱. مربوط به چریک ۲. چریکوار ۳. جنگهای نامنظم
تجاسر، تمرد، سرکشی، طغیان، عصیان، گردنکشی، نافرمانی ≠ اطاعت، فرمانبری
تایید، عون، کمک، مدد، معاضدت، نصرت، همرایی، یاری