770 مدخل
آشکار، پدیدار، پدید، پیدا، ظاهر، متجلی، منجلی، نمایان
ایستگاه، تقویت، تقویتکننده، تقویتسازی
۱. اوقاتتلخی، عصبانیت، لج ۲. پاره، دریدگی ۳. بهانه، دبه
جدال، دعوا، کشمکش ≠ صلح
۱. ریه، شش، کبد ۲. عزیز، نازنین ۳. دلاوری، دلیری، شجاعت