141 مدخل
رویهمرفته، مجموع
حساب کردن، جمع زدن
کلا، جمع
سرحال، سالم، چاقوچله، قبراق
به سررسیدن، منقضی شدن، پایان یافتن، به پایان رسیدن ≠ آغاز گشتن، شروع شدن