وقففرهنگ مترادف و متضاد۱. موقوفه، واگذاری ۲. اهدا، بخشش، نذر، هبه ۳. افامت، توقف ۴. ایست، مکث، وقفه ۵. اختصاصدادن، منحصر کردن
توقففرهنگ مترادف و متضاد۱. ایست، بند، درنگ، لنگ، مکث، وقفه ≠ پویایی ۲. اطراق ≠ کوچ ۳. اقامت کردن، ماندن ≠ عزیمت کردن ۴. توقف کردن، درنگ کردن ≠ حرکت کردن، شتافتن ۵. ایستایی، رکود، سکون،
متوقف شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ایستادن، از حرکت باز ماندن، پارک شدن، راکد ماندن ۲. تعطیل شدن ۳. دچار وقفه شدن