26 فرهنگ
1 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی غلط تایپی
خستن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. آزردن، جریحهدار کردن، زخم زدن ۲. قرح، مجروح کردن ۳. مجروح شدن، زخمی شدن