17 مدخل
آهنخشک، تیغ، چاقو، شمشیر، دشنه، قمه، کارد، نیزه، سرنیزه
۱. سرد کردن ۲. از شور و نوا انداختن، کمشور و شوق کردن
کشتن، کشتار کردن، خونریزی کردن
خون گریه کردن، زاریدن
باحرارت، بامحبت، باعاطفه، عطوف، رئوف، گرم، مهربان ≠ خونسرد
قربانی کردن، کشتن، ذبح کردن