8 مدخل
جانور، حیوان، درنده، سبع، وحش، وحشی ≠ دام
۱. نوگرایی، نوآوری، نوپرستی ۲. روشنفکری ۳. تازه شدن، نو شدن
۱. دوستی، محبت، وداد ۲. دوست شدن، دوستی کردن، اظهار دوستی کردن
تجددطلب، روشنفکر، نوآور، نوپرست، نوگرا ≠ کهنهگرا، متحجر
۱. ازنو، دوباره، مکرر ۲. تازه، نو