114 مدخل
پرچین، پرشکن ≠ صاف
پرتاب، شکنبرشکن، فردار، مجعد ≠ شلال، صاف، لخت
آقازاده، ابن، پسر، فرزند، ولد
پژوهنده، جستجوگر، متتبع، متجسس، متفحص، محقق
۱. بیحواس، حیران، سرگشته، گیج ۲. افسرده، گرفته، مغموم، نومید ۳. دمغ