مرعوب شدنفرهنگ مترادف و متضادبیمناکشدن، متوحش شدن، هراسان گشتن، سراسیمهشدن، وحشت کردن، به وحشت افتادن
مرعوب کردنفرهنگ مترادف و متضادبیمناک کردن، متوحش ساختن، هراسان کردن، ترساندن، هراساندن، به وحشت افکندن، وحشتزده کردن
مرجعفرهنگ مترادف و متضاد۱. انسیکلوپیدی، دائرهالمعارف، فرهنگ، ماخذ، منبع ۲. محلرجوع ۳. عالم، فقیه، مجتهد ≠ مقلد