معقولفرهنگ مترادف و متضاد۱. پسندیده، روا، شایست، مناسب، موجه ۲. عقلایی، منطقی ۳. دانسته، دریافته ۴. سربهزیر، فرهیخته، مودب ≠ نامعقول
معوقفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازداشته، عقبافتاده، عقبانداخته، معطل، معوقه، بهتاخیرافتاده ≠ معین ۲. بلاتکلیف، پادرهوا، معلق