43 مدخل
زادگاه، زادبوم، مولد، میهن، وطن
حلوا، حلوای لاری
سقفدار، سرپوشیده ≠ روباز، بیسقف
۱. سایش، دستمالی، لمس ۲. لمس کردن، سودن، دست مالیدن ۳. جنون، دیوانگی
۱. پول، سکه ۲. سکهزده