مدهوشفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیحال، غشکرده ۲. بیخویشتن، بیخود، بیهوش، محو ۳. حیران، شگفتزده، سرگشته، مبهوت، متحیر ۴. لایعقل
مدهوش شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیخویشتن شدن، بیخود شدن، محو شدن ۲. بیهوش شدن، از هوش رفتن ≠ به هوش آمدن