5 مدخل
۱. خویشاوند، قوم، منسوب، وابسته ≠ منتزع ۲. نسبتدادهشده
۱. نسبت دادن، انتساب دادن ۲. وابسته کردن
سودبرنده، نفعبرنده، بهرهور، بهرهمند ≠ متضرر، خسراندیده، زیانرسیده
برطرف، رد، رفع، نفی، نفیشده، انجامنشدنی
۱. برطرف شدن، از بین رفتن، از میان رفتن ۲. مسکوت ماندن، رها شدن