5 مدخل
آراسته، مزین، زینتیافته
آراسته شدن، زینت یافتن، مزین شدن
آکنده، انباشته، پر، سرشار، مشحون، مملو ≠ تهی، خالی
پر شدن، لبالب شدن، لبریز گشتن، آکنده شدن، مملو شدن
پر کردن، لبالب کردن، لبریز کردن، مملو کردن، آکندن