93 مدخل
تجددطلب، روشنفکر، نوآور، نوپرست، نوگرا ≠ کهنهگرا، متحجر
متجددمابانه، روشنفکرانه، نوگرایانه ≠ متحجرانه
تداوم بخشیدن، ادامه دادن
توقع داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن، امیدداشتن
پایایی، جاودانگی، خلود، دوام