ملکفرهنگ مترادف و متضاد۱. خداوند ۲. امپراطور، امیر، پادشاه، خدیو، خسرو، خلیفه، سلطان، شاهنشاه، شاه، شهریار ۳. صاحب ≠ رعیت
ملکفرهنگ مترادف و متضاد۱. خطه، سرزمین، شهر، قلمرو، کشور، ولایت ۲. استیلا، پادشاهی، سلطه، فرمانروایی ۳. احتشام، بزرگی، عظمت ۴. جهانظاهر، عالم سفلی