10 مدخل
پایمردی، تعهد، توسط، شفاعت، وساطت، میانگیری، میانهگیری
وساطت کردن، میانجی شدن، میانگیری کردن، میانهگیری کردن
۱. بین، مرکز، میانه، وسط ۲. کمر ۳. تو، داخل ۴. مابین
۱. کمربستن ۲. آماده شدن، مهیا شدن
۱. پایمرد، داور، شفیع، میانگیر، واسطه ۲. رابط