مزاوجتفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازدواج، تزویج، زناشویی، عروسی، مناکحت، وصلت ۲. ازدواج کردن، زناشویی کردن ≠ جدایی، طلاق
مزاوجت کردنفرهنگ مترادف و متضادازدواج کردن، زن گرفتن، وصلت کردن، مناکحت کردن، زناشویی کردن، همسر گزیدن
مزاجفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمیزش، اختلاط ۲. آمیختن، آمیخته شدن ۳. خلق، سرشت، طبع، طبیعت، نهاد ۴. وضعیت سلامتی ۵. طینت، سرشت، خمیره، طبع ۶. وضعیت، حالت ۷. روال، شیوه ۸. خلقوخو، رفتار