586 مدخل
۱. وصفشده، توصیفشده ۲. ستودهشده
متصل، پیوسته، چسبیده، وصل
روزه، روزهداری
مکزدن، مکیدن، مک زدنی
۱. تصویبشده، بهتصویبرسیده ۲. قبولشده، پذیرفتهشده