65 مدخل
خراب، مخروبه، نامجهز، ویران، ویرانه ≠ آبادان معمور
۱. بیقرار، پریشان، ناراحت ۲. پرآشوب، منقلب ۳. متلاطم ≠ آرام
آشوب، انقلاب، بحران، تلاطم، تنش ≠ آرامش سکون
بیتجربگی، خامی، ناپختگی، ناشیگری ≠ آزمودگی
بیتجربه، بیوقوف، تازهکار، خام، ناشی، نامجرب ≠ پخته مجرب